با این همه، مشکلات اقتصادی اخیر در کشور - همراه با همه تبلیغات و سیاهنماییهای موجود - این تصور را برای بسیاری به وجود آورده است که مشکلات حاد اقتصادی-معیشتی فقط در ایران است و شهروندان اروپایی و آمریکایی بطور مطلق در رفاه کامل زندگی میکنند. اینجا قصد ورود به چرایی این تصویر در اذهان بخشهایی از جامعه ایرانی را نداریم؛ همچنین منظور این گزارش نادیدهگرفتن یا حتی کمرنگ جلوهدادن مشکلات و دغدغههای اقتصادی ناشی از سوءمدیریت در کشور نیست. اما خوب است که از همین منظر، نگاهی به وضعیت فعلی کشورهای اروپایی و آمریکا بیاندازیم تا دستکم با آگاهی از وضعیت اقتصادی کشورهای توسعهیافته که هرکدام در اقتصاد جهانی وزنهای محسوب میشوند، نسبت به آنچه امروز در ایران و سایر کشورها میگذرد ارزیابی دقیقتر و منصفانهتری داشته باشیم. گزارش پیشرو صرفاً از منابع غربی استخراج شده است.
آمریکا: فقرا در ثروتمندترین کشور دنیا
اگرچه دولت آمریکا، ثروتمندترین دولت و دارای بزرگترین اقتصاد دنیاست اما، بر خلاف آنچه که برخی میپندارند، ثروتمندترین ملت دنیا در آمریکا زندگی نمیکنند. سازمان ملل اواسط سال ۲۰۱۸ میلادی گزارش داد که ۴۰ میلیون نفر (بیش از ۱۲ درصد از جمعیت) در آمریکا دچار فقر و ۱۸/۵ میلیون نفر (بیش از ۵/۵ درصد از جمعیت) دچار فقر مطلق هستند [۱]. البته پس از انتشار این گزارش، مقامات دولت ترامپ آن را اغراقآمیز خواندند [۲] و مدعی شدند که شمار افراد دچار فقر مطلق در آمریکا «حدوداً ۲۵۰ هزار نفر» است [۳]. «نیکی هیلی» نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل نیز صراحتاً حق ارائه آمار درباره وضعیت فقر در آمریکا را برای سازمان ملل قائل نشده و گفته بود: «مطلقاً مضحک است که سازمان ملل بخواهد فقر در آمریکا را بررسی کند [۴].»
این سازمان در ابتدای گزارش خود مؤکداً مینویسد: «از هر ۷ کودک در آمریکا ۱ کودک در فقر به دنیا میآید. غافلگیر شدید؟» سازمان بینالمللی کودکان سپس توضیح میدهد: «ممکن است تصور کنید که چون آمریکا کشوری ثروتمند است، فقرا در این کشور صرفاً به نسبت استانداردهای «آمریکایی» فقیر هستند. اما واقعیت این است که نرخ فقر کودکان در آمریکا از سایر کشورهای توسعهیافته بسیار بالاتر است.» این سازمان آمریکایی با اشاره به اینکه طبق آمار اداره سرشماری آمریکا، ۱۵/۵ میلیون کودک در این کشور دچار فقر هستند [۱۱]، به نقل از «سازمان توسعه و همکاری اقتصادی» (نهادی متشکل از ۳۵ کشور توسعهیافته، به علاوه رژیم صهیونیستی، که خود را متعهد به دموکراسی و اقتصاد بازارمحور میدانند [۱۲]) مینویسد: «کودکان در آمریکا آمار فقر بیشتری از اکثر کشورهای توسعهیافته دارند. تنها یونان، مکزیک، اسرائیل، و ترکیه هستند که آمار فقر کودکان در آنها از آمریکا بیشتر است.» آمارهای دیگر درباره فقر کودکان در آمریکا نشان میدهد حدود ۴۰ درصد از کودکان در این کشور پیش از آنکه به ۱۸ سالگی برسند، دستکم یک سال در فقر زندگی میکنند [۱۳].
یکی از دلایل آنکه بعضاً آمارهای متفاوتی درباره فقر در آمریکا ارائه میشود، این است که تعریف منابع مختلف از فقر در این کشور متفاوت است. به عنوان نمونه، دولت فدرال آمریکا سال ۲۰۱۴ خط فقر در این کشور را بر اساس یک خانواده چهار نفره (متشکل از دو بزرگسال و دو کودک زیر ۱۷ سال)، معادل ۲۴۰۰۰ دلار درآمد در سال تعریف کرده است. این در حالی است که سازمان بینالمللی کودکان مینویسد کارشناسان رفاه اجتماعی در آمریکا معتقدند برای آنکه یک خانواده در این کشور بتواند نیازهای اولیه خود را تأمین و به حداقل امنیت مالی دست پیدا کند، باید دستکم دو برابر این مبلغ، درآمد داشته باشد.
اروپا: زندگیهای سیاه در قاره سبز
قاره اروپا یکی دیگر از مناطقی است که در تصور برخی افراد، بعد از آمریکا، بهشت روی زمین است. این در حالی است که گزارش رسانههای اروپایی، حکایت از واقعیتهای دیگری دارد. طی روزهای اخیر، گزارشی از بخش فارسیزبان شبکه بیبیسی درباره فقر در میان دانشآموزان یک مدرسه در انگلیس [۱۴]، به شدت در رسانههای ایران انعکاس پیدا کرد. در این گزارش، «شیوون کالینگوود» مدیر مدرسهای در «لانکاشر» در شمال غربی انگلیس اذعان کرده است دانشآموزان مدرسه او آنقدر گرسنه هستند که پس از ورود به مدرسه در سطلهای آشغال به دنبال غذا میگردند. کالینگوود میگوید از هر ۱۰ دانشآموز در مدرسهاش، ۱ نفر عضو خانوادهای است که نیازهای غذایی خود را از بانک غذایی (نهادی برای کمک به افراد نیازمند به غذا) تأمین میکند.
اگرچه آمار دانشآموزان یک مدرسه [۱۵]، قطعاً برای تعمیم به کل جامعه قابلاستناد نیست، اما گزارشهای [۱۶] متعدد دیگری [۱۷] که بیبیسی فارسی درباره «شکاف طبقاتی [۱۸]»، «فقر غذایی [۱۹]»، «فقر کودکان [۲۰]»، و حتی «زیر قرض رفتن انگلیسیها برای تأمین غذا [۲۱]» منتشر کرده است، نشان میدهد واقعیت در انگلیس واقعاً نگرانکننده است [۲۲]. گزارشها درباره فقر غذایی در انگلیس در حالی منتشر میشود که رسانههای این کشور مانند روزنامههای گاردین [۲۳] و ایندیپندنت [۲۴] از هدررفت میلیونها تُن غذا به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار پوند (بیش از ۱۳ میلیارد دلار) در هر سال و روند رو به وخامت این وضعیت خبر میدهند [۲۵]. سال گذشته میلادی (۲۰۱۸) خبرگزاری آمریکایی سیانان گزارشی از افتتاح اولین «سوپرمارکت غذاهای دورریز» در انگلیس منتشر کرد [۲۶]؛ فضایی وسیع که محصولات رایگان آن، غذاهای دورریختهای هستند که از سطلهای اشغال جمعآوری شدهاند.
مسئله فقر و گرسنگی در اروپا به انگلیس محدود نمیشود. به عنوان نمونه، همین سوپرمارکتی که از آن نام بردیم، بخشی از «پروژه غذای آشغالی واقعی [۲۷]» («غذای آشغالی» اشاره به فستفود) است که یک شبکه از «کافههای دورریز» را اداره میکند. وبسایت رسمی این پروژه میگوید تا کنون بیش از ۱/۱ میلیون کیلو غذای دورریز را پیش از جمعآوری توسط شهرداریها نجات داده و شکم بیش از ۴۴ هزار نفر را با آنها سیر کرده است. این پروژه که در کشورهای مختلفی، از جمله خود انگلیس، فرانسه و آلمان شعبه دارد، بخشی از فعالیتهای خود را نیز معطوف به استفاده از غذاهای دورریز برای تأمین نیازهای مدارس کرده است. کشورهای دیگر در اروپا نیز کموبیش با معضل فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند. یکی از این کشورها، فرانسه است.
طی آخرین روزهای سال ۲۰۱۷، زمانی که مردم در اروپا خود را برای جشن کریسمس و جشن سال نوی میلادی آماده میکردند، انتشار تصویری در توئیتر، فرانسه را تکان داد [۲۸]. این تصویر نشان میداد که چگونه تعدادی کودک، از سرمای ماه دسامبر به یک مغازه رختشویی در پاریس پناه بردهاند و درون ماشینهای لباسشویی بزرگ خوابیدهاند [۲۹]. کاربری که میگفت خودش این عکس را گرفته معتقد بود این کودکان، پناهجویان بیسرپرست خارجی هستند که جایی برای خوابیدن ندارند. با این حال، آنچه که احتمالاً بیش از دیدن این تصویر، دل فرانسویها را به درد آورد، واکنش مقامات کشورشان به این تصویر بود. «میشل دلپوش» رئیس پلیس پاریس، شمار کودکانی که در ماشین لباسشویی میخوابند را ۲۵ نفر ذکر کرده و گفته بود برخی از آنها فرانسوی و اعضای باندهای بزهکاری هستند. «ژرار کلمب» وزیر کشور وقت فرانسه (که سال ۲۰۱۸ از سِمت خود استعفا داد) نیز ضمن «پرخاشگر» و «خشن» توصیف کردن این کودکان، گفته بود حضور آنها در خیابان موجب ناامنی در جامعه است.
گزارشهای خبرگزاری یورونیوز نشان میدهد قاره اروپا به کلی با یک بحران فقر و گرسنگی مواجه است [۳۰]. این خبرگزاری مینویسد خطر فقر، از هر ۴ شهروند اروپا، ۱ نفر را تهدید میکند و در این میان، زنان و کودکان اروپایی به شکل ویژهای در معرض فقر قرار دارند [۳۱]. یکی از نمودهای این واقعیت، بروز پدیدهای به نام «پنجرههای نوزاد» یا «سطلهای نوزاد» در کشور سوئیس طی سالهای اخیر است [۳۲]. این سطلها، که مشابه آن در کره جنوبی [۳۳] (یکی از اعضای سازمان توسعه و همکاری اقتصادی که پیشتر درباره آن توضیح داده شد) نیز اخیراً نصب شده است [۳۴]، میزبان نوزادانی میشوند که مادرانشان از عهده نگهداری از آنها برنمیآیند. اولین سطل نوزاد در سوئیس، سال ۲۰۱۱ در نزدیکی مرکز شهر زوریخ نصب شد و پذیرای نوزادان یک روزه تا شش هفتهای شد. ساخت این سطلها همچنان ادامه دارد و هرچند وقت یک بار، ساخت یکی از این سطلها در مجاورت بیمارستانی در سوئیس اعلام میشود [۳۵].
آیا فقر در ایران با آمریکا و اروپا قابلمقایسه است؟
چنانچه گفته شد، منظور از تهیه این گزارش، انکار وجود فقر و مشکلات اقتصادی در ایران نیست، بلکه تأکید بر این واقعیت است که «به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است». با این وجود، یک نکته مهم وجود دارد که بر اساس آن، مشکلات اقتصادی در ایران را تقریباً با هیچ کشور دیگری نمیتوان مقایسه کرد: کشور ما در نتیجه سیاستهای ظالمانه آمریکا و متحدان غربی این کشور، ۴۰ سال است که تحت شدیدترین دشمنیها و تحریمهای اقتصادی قرار دارد. اگرچه نمیتوان و نباید بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی مردم را به تحریمها گره زد و به این ترتیب از مسئولیت رفع این مشکلات شانه خالی کرد، اما جای پرسیدن این سؤال وجود دارد: کشورهایی که نه تنها تحت تحریمهای اقتصادی نیستند، بلکه همکاریها و حمایتهای گستردهای را میان خودشان دارند، چگونه نتوانستهاند از پس معضل فقر برآیند؟
[۱] Report of the Special Rapporteur on extreme poverty and human rights on his mission to the United States of America Link
[۳] The U.N. says ۱۸.۵ million Americans are in ‘extreme poverty.’ Trump’s team says just ۲۵۰,۰۰۰ are. Link
[۴] Nikki Haley: ‘It is patently ridiculous for the United Nations to examine poverty in America’ Link