به گزارش شبکه اطّلاع‌رسانی «رهیاب»؛ شهید «علیرضا لالوند» بیست و هفتم آبان ۱۳۴۹، در روستای سبز آب از توابع اندیمشک به دنیا آمد. پدرش سلیمان، در شرکت راه‌آهن کار می‌کرد و مادرش شاگله نام داشت. دانش‌آموز اول متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. در تاریخ ششم اسفندماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ و در جبهه شلمچه در اثر اصابت تیر مستقیم نیروهای صدامی بر درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان شوش واقع است.

متن وصیت‌نامه شهید «علیرضا لالوند»: 

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

«ولو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض ولکن الله ذوفضل علی العلمین»

اگر نبود بر کنار کردن خدا مردم را بعضی را با بعضی، هر آینه تباه می‌شد زمین؛ ولیکن خدا دارای فضل است بر جهانیان. اگر این مبارزه‌ها نبود، اگر این جنگ و گریزها نبود، زمین و اهل آن فاسد می‌شدند، چرا که جالوتیان، غلبه کامل می‌یافتند و حق در پرده ظلمت باطل مستور می‌ماند. با درود و سلام فراوان به امام‌زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی، امید مستضعفان و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و با درود به اوراح پاک تمام شهدا از صدر اسلام تاکنون و با آرزوی صبر و اجر جهت خانواده‌های شهدا، مفقودین، معلولین و اسرا، و با سلام به رزمندگان که در جبهه‌های حق علیه باطل می‌جنگند و با نثار خون خود به جهانیان می‌فهمانند که چگونه زندگی کنند.

مکتب اسلام بهترین مکتب

شهادت می‌دهم کسی مستحق پرستشی نیست مگر خداوند تعالی و شهادت می‌دهم که حضرت محمد (ص) بنده، خدا و پیامبر و فرستاده اوست و از جانب پروردگار به‌راستی و درستی به رسالت حق برخاسته است و گواهی می‌دهم که حضرت علی (ع) و سایر ائمه علیهم‌السلام ادامه‌دهندگان راه پیامبر اسلام هستند و رهبر راستین و به حق مسلمین بعد از رسول اکرم (ص) هستند و گواهی می‌دهم که مکتب اسلام بهترین مکتبی است که می‌تواند خواسته‌های انسان را در تمام ابعاد جوابگو باشد و آنها را به فلاح و رستگاری برساند.

خداوندا شاهد باش

نه مرگ آن قدر ترسناک است و نه زندگی آن قدر شیرین که انسان برای زنده‌ماندن تن به هر ذلتی بدهد. خدایا! شکر که ما را به جبهه هدایت کردی تا در راهت جهاد کنیم. خدایا! خدایا! مخلصان و پاکان رفتند، عاشقان و عارفان رفتند و ما معصیت‌کاران ماندیم. خدایا! تو شاهد باش آنچه را که در این وصیت‌نامه می‌نویسم، برای رضای توست و بر اساس وظیفه‌ای که در قبال بندگان تو داشته‌ام. خدایا! چه بگویم و چه بنویسم؟ همه حدیث‌ها را مردان مؤمن با عمل خود گفتند و نوشتند.

قدرت خداوند از همه قدرت‌ها بالاتر است

عزیزان! همان‌طوری که می‌دانید با حرکت پیامبرگونه امام و در پی تحقق‌بخشیدن به اسلام فقاهتی و شریعت محمدی صلوات‌الله‌علیه همه قدرت‌های شیطانی علیه اسلام و انقلاب بسیج شده‌اند و تمام توطئه‌ها را جهت سرکوبی اسلام و انقلاب تدارک دیده‌اند، اما غافل از این که قدرت خداوند از همه قدرت‌ها بالاتر است گرچه این جنگ را بر ما تحمیل کردند، اما ملت شهیدپرور ایران در عمل ثابت کردند که حزب‌الله چون کوهی در مقابل توطئه‌ها ایستادگی می‌کنند. دنیا دوستان و مادی پرستان بدانند که سعادت هر دو جهان از آن ماست. چه کشته شویم و چه بکشیم، سعادت آخرت نصیب ما خواهد شد. من عاشقانه به‌سوی جبهه‌رفته‌ام، چرا که بدنم طاقت سوختن در آتش جهنم را ندارد؛ چرا که شیفته راه حسین (ع) سالار شهیدان هستم.

از حریم مقدس اسلام دفاع کنید

من در این برهه از زمان به ندای حسین زمان لبیک گفته و با دلی مملو از عشق به اسلام و زیارت حرم امام حسین (ع) راهی جبهه شدم. ازآنجایی‌که در این حرکت چیزی جز رضای خدا و دفاع از حریم مقدس اسلام و ولایت و امامت چیزی دیگر نبوده، امیدوارم خداوند قبول بفرماید. راستی در چنین هنگامی که کفر جهانی در مقابل اسلام به‌پاخاسته، ننگ است که ما بی‌توجه باشیم و به زندگی عادی خود ادامه دهیم، گرچه زندگی شیرین است و فرزند عزیز ولی اسلام از همه این‌ها عزیزتر و باارزشش تر است؛ پس جبهه و جهاد را سرلوحه کارهای خود قرار دهید که اسلام در این مقطع از زمان به خون ما احتیاج دارد. در این راه از هیچ کوششی دریغ نکنید.

اخلاص داشته باشید

خدا را در همه کارهایتان حاضروناظر ببینید و کارهایتان را با خلوص نیت انجام دهید و همیشه صبور و پایدار باشید. این را بدانید که خدا یارویاور ماست و ما در این جنگ پیروز خواهیم شد. ان‌شاءالله.

ای برادران! شما که حسرت می‌کشید که کاش ما در زمان امام حسین (ع) بودیم و او را یاری می‌کردیم. الان هم صحرای کربلا است، چه فرقی می‌کند؟ آیا اسلام دیگری است یا شما خدای‌ناکرده دروغ می‌گویید؟!

ای مادران! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا می‌توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود؟ همه مثل خاندان وهب باشید و جوانانتان را به جبهه بفرستید که حتی جسد او را هم تحویل نگرفت. چون مادر وهب فرمود: «سری را که در راه خداداده‌ام پس نمی‌گیرم».

حق را جستجو کنید

آری، ای برادر! اگر می‌خواهی که خداوند به تو بگوید بیا، بیا پیش حسینم، بیا، بیا پیش خودم، بیا؛ یعنی ای کسی که نفس خود را مطمئنه ساختی! ای کسی که دیگر برای تو معلوم شده و راه و مقصد خود را شناختی! دیگرماندن برای تو معنا ندارد، بیا، بیا در بهشتم، بیا. «من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی ومن عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی ومن عشقنی عشقتة ومن عشقة قتلتة ومن قتلتة فعلی دیتة ومن علی دیته فانا دیته» آن کس که مرا طلب کند می‌یابد، آن کس که مرا یافت می‌شناسد، آن کس که مرا شناخت دوست می‌دارد، آن کس که مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن کس که من به او عشق ورزیدم، من کشتمش و آن کسی که او را بکشم، خونش بر من واجب است و آن کس که خونش بر من واجب است، پس من خون‌بهایش هستم. اگر دست‌هایم را قطع کنند که طرف حق را نگیرم و اگر پاهایم را قطع کنند که برای حق قدم نگذارم، و اگر چشم‌هایم را کور کنند تا حق را نبینم، و اگر گوش‌هایم را کر کنند تا حق را نشنوم، حق را جستجو می‌کنم و در این راه جان می‌دهم.

از امام پیروی کنید

عزیزان! از فرامین امام پیروی کنید و هرگز خطی جز خط او را نروید که او امام به حق ماست. قدر این انقلاب را بدانید و همواره خدا را شکرگزار باشید که ما را مورد لطف قرارداد و بر ما منت این انقلاب را گذاشت. نمازهای جمعه و جماعت را ترک نکنید و در دعاها و مراسم عزاداری حتماً شرکت کنید که ما برای احیاء این‌ها به جهاد رفتیم.

خدایا مرا جزء شهدا قرار ده

خدایا! چگونه سپاسگزاری نعمت‌هایت را به جا آورم، من که همواره غرق در معصیت هستم. خدایا! ما را در درگاهت قبول کن و جزء شهدا قرار ده و از گذشته‌هایم در گذر. خدایا! تو را شکر می‌کنم که به من چنین پدر و مادری داده‌ای که برای نیکو تربیت‌کردن من سختی‌ها و زحمت‌های زیادی کشیدند. من نیز امیدوارم که از خطاهایم درگذرند. در پایان از تمام آشنایان و دوستان حلالیت می‌طلبم.

والسلام

انتهای خبر/