
«رهیاب» بررسی کرد؛
۱۲ محرم ورود غربت به کوفه
۱۲ محرم، روزی تلخ در تاریخ اسلام است؛ روزی که کاروان داغدیده و زنجیربسته اهلبیت امام حسین علیهالسلام با سرهای شهدا پیشاپیش خود، در میان نگاههای سنگین مردم، وارد کوفه شد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرنگار شبکه اطلاعرسانی «رهیاب»؛ امروز دوازدهم محرم، یادآور یکی از جانسوزترین روزهای تاریخ اسلام است؛ روزی که شهر کوفه، میزبان کاروانی شد که تنها گناهشان، وفاداری به حق و همراهی با فرزند پیامبر بود. آفتاب این روز، بر چهرههای داغدیده و بدنهای در زنجیر تابید؛ روزی که کوفه رنگ شرمساری گرفت.
کاروانی شامل ۸۴ نفر، به دستور عمر بن سعد از کربلا به سمت کوفه حرکت کرد. در صدر این کاروان، امام سجاد علیهالسلام، بیمار و بسته در زنجیر، و حضرت زینب سلاماللهعلیها، بانویی داغدار و مقاوم، قرار داشتند. همراه آنان، زنان و کودکان شهدا بودند که در نهایت غربت و مظلومیت، وارد شهری شدند که روزی خود را یار حسین معرفی کرده بود.
تماشای غم؛ نگاههایی سنگینتر از زنجیر
ورود کاروان اسیران به کوفه، بیش از آنکه یک حضور نظامی باشد، نمایشگاه رسوایی مردمانی بود که دیروز نامه نوشتند و امروز فرزندان همان امام را با سرهای بریده، در کوچه و بازار گرداندند. صحنهای تلخ، که زنان کوفی از تماشای آن اشک ریختند و مردانشان خاموش، به عمق فاجعه پی بردند.
در لحظه ورود به شهر، حضرت امکلثوم سلاماللهعلیها با شمر سخن گفت و از او خواست که آنها را از دروازهای خلوتتر وارد کند تا نگاه مردم، کمتر روح آنها را خراش دهد. او همچنین خواست که سرهای شهدا را پیشتر حرکت دهند تا نگاهها از روی اهلبیت برداشته شود؛ درخواستی که عمق درد و بزرگی مصیبت را نشان میداد.
اقامت اجباری در کوفه؛ خطبههایی برای بیداری
کاروان پس از ورود، به مدت یک هفته در کوفه اقامت داشت. این اسکان نه از سر کرامت، بلکه برای نمایش قدرت ابن زیاد بود. اما در همین فرصت، خطبههای افشاگرانه حضرت زینب و امام سجاد علیهالسلام، مردم کوفه را از غفلت خارج کرد. ندای مظلومیت، در کوچههای کوفه پیچید و تلنگری شد بر وجدانهایی که خوابرفته بودند.
اهالی کوفه که تا پیش از آن فریب تبلیغات امویان را خورده بودند، حال با دیدن این کاروان و شنیدن سخنان اهلبیت، به گریه افتادند. بهتدریج، حس پشیمانی و خجلت بر چهرهها نشست و نفرین بر یزید و ابن زیاد آغاز شد.
مسیر مصیبت؛ از کوفه تا شام
کاروان اسرا، پس از اقامت در کوفه، به فرمان ابن زیاد به سمت شام حرکت داده شد. مسیر طولانی، همراه با توقف در روستاها و شهرها، بسیار سخت و آزاردهنده بود. اسرا با زنجیر و شترهای بدون پالان حرکت داده میشدند و سرهای شهدا بر نیزهها پیشاپیش آنها بود. شمر، خولی و زحر بن قیس، از جمله افرادی بودند که بر این مسیر رذالت، نظارت داشتند.
در هر نقطهای که کاروان وارد میشد، مردمان با دیدن وضعیت آنان و شنیدن حقیقت ماجرا، به عزاداری میپرداختند. گاه مسیر تبدیل به مجالس سوگواری میشد و گاه اشکهای مردم، روایت مظلومیت را جاودانه میکرد. مقاتل بسیاری به کرامتهای رخداده در این مسیر اشاره کردهاند.
کاروانی که از کربلا تا شام رفت، پیامآور حقیقت بود. رسالتی که حضرت زینب بر دوش گرفت، در برابر تمام تحقیرها، به یک نهضت معرفتی و بیداری بدل شد؛ آنچنان که امروز، پس از قرنها، هنوز صدای مظلومیت آن کاروان از عمق تاریخ شنیده میشود.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!