
یادداشت:
ایذه فریب نخواهد خورد
فعال رسانهای در یادداشت خود نوشت: جنگ شناختی، دشمن بهجای گلوله، حقیقت را هدف میگیرد. ماجرای «ابول کورکور» نمونهای از وارونهنمایی واقعیت است؛ جایی که جنایتکار، قهرمان جلوه داده میشود.
به گزارش خبرنگار شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ امیرمحمد خادمی زاهدی فعال رسانهای در یادداشتی برای «رهیاب» نوشت: دنیای امروز، جنگها دیگر تنها با سلاح و گلوله تعیین نمیشوند. نبردی خاموش اما سرنوشتساز در جریان است: جنگ شناختی. در این میدان، دشمن نه جان انسانها، بلکه حقیقت را هدف قرار میدهد و واقعیتها را به شکلی وارونه بازنمایی میکند.
ماجرای «ابول کورکور» نمونهای آشکار از این جنگ است؛ تلاشی سازمانیافته برای تغییر ادراک عمومی، تحریف واقعیت و جابهجایی جایگاهها، تا جایی که جنایتکاران در قامت قهرمان ظاهر شوند و حافظان امنیت، دشمن جلوه داده شوند.
جنگ شناختی؛ نبرد برای تسخیر ذهنها
جنگ شناختی، گونهای از عملیات روانی است که در آن ذهن مخاطب، میدان نبرد و رسانهها و شبکههای اجتماعی، سلاحهای اصلی هستند. در این جنگ، دشمن با بهرهگیری از روشهای پیچیده، تلاش میکند برداشتها و باورهای عمومی را دگرگون کند.
در جنگ نظامی، شهرها و سرزمینها تسخیر میشوند.
در جنگ شناختی، ذهنها و باورها به تصرف درمیآیند.
در چنین نبردی، مفاهیم دستخوش تغییر میشوند: مجرمان به قهرمان بدل میشوند و نیروهای حافظ امنیت، ظالمان معرفی میگردند.
سلاح اصلی دشمن: روایتسازی دروغین
در ماجرای «ابول کورکور»، برخی جریانهای معاند و رسانههای وابسته، با یک عملیات هماهنگ، کوشیدند تا تصویری خلاف واقع از این مجرم ارائه دهند:
قاتلی که در چندین پرونده قتل دست داشته، «قربانی» نامیده میشود.
راهزنی که مرتکب سرقتهای مسلحانه و آدمربایی شده، «شهید» معرفی میگردد.
فردی که امنیت مردم را به خطر انداخته، «مظلوم» جلوه داده میشود.
این تکنیک، «معکوسسازی جایگاهها» نام دارد؛ راهکاری که در آن، جلاد و قربانی جابهجا میشوند و مفاهیم، دچار وارونهنمایی میگردند.
اهداف این پروژه رسانهای چیست؟
چرا دشمن برای تطهیر یک جنایتکار اینچنین سرمایهگذاری میکند؟ این پروژه سه هدف اصلی را دنبال میکند:
۱. تضعیف هویت اجتماعی مردم ایذه
اگر به یک جامعه بقبولانند که جنایتکاران، قهرمانان آنها هستند، هویت اجتماعی آن جامعه مخدوش خواهد شد. این، مقدمهای برای نفوذ فرهنگی و تغییر باورها است.
۲. تخریب نهادهای امنیتی و تضعیف اعتماد عمومی
زمانی که یک مجرم، «قربانی» معرفی شود، نیروهای امنیتی که با او مقابله کردهاند، به عنوان «ظالم» و «سرکوبگر» جلوه داده میشوند. این همان سناریویی است که در قبال گروههای تروریستی نیز به کار گرفته شد.
۳. عادیسازی خشونت و قانونستیزی
چنانچه یک فرد قانونشکن و شرور، در افکار عمومی «قهرمان» تلقی شود، رفتارهای او نیز مشروعیت اجتماعی پیدا خواهد کرد و جامعه، به سمت هرجومرج و ناامنی سوق داده میشود.
چگونه با این جنگ شناختی مقابله کنیم؟
۱. انتشار روایت صحیح و مقابله با تحریفها
نباید اجازه دهیم که بازیهای رسانهای، افکار عمومی را منحرف سازند. هر جا که تصویری نادرست از این فرد ارائه شد، باید واقعیتها و سوابق او را با استناد به اسناد و مدارک معتبر بیان کنیم.
۲. درس گرفتن از تاریخ و تجربههای پیشین
این تکنیک، پیشتر نیز بارها اجرا شده است؛ از تبدیل تروریستهای مسلح به «مبارزان آزادی» گرفته تا جلوه دادن آشوبگران به عنوان «معترضان مدنی». اگر در برابر این پروژهها هشیار نباشیم، باز هم شاهد تکرار آنها خواهیم بود.
۳. تقویت بصیرت اجتماعی و هوشیاری عمومی
جامعهای که قدرت تحلیل و درک صحیح از عملیات روانی دشمن را نداشته باشد، همواره در دام جنگ شناختی خواهد افتاد. ارتقای آگاهی عمومی درباره روشهای این جنگ، مهمترین راهکار برای مقابله با آن است.
۴. ایذه؛ شهر غیرت و عزت
ایذه، شهری است که همواره در طول تاریخ، با شرافت و ایستادگی شناخته شده است. مردمی که صدها شهید برای امنیت، هویت و عزت این سرزمین تقدیم کردهاند، هرگز اجازه نخواهند داد که یک جنایتکار سابقهدار، قهرمان شهرشان معرفی شود.
حال، این پرسش مطرح است: اگر فردی جان یا مال عزیزانمان را مورد تعرض قرار دهد، آیا باز هم حاضر خواهیم بود از او حمایت کنیم؟
ایذه، فریب نخواهد خورد. دشمنان میخواهند با تحریف واقعیت، جنایت را در لباس قهرمانی به ما بفروشند. اما مردم این دیار، با آگاهی و بصیرت، اجازه نخواهند داد که امنیت و عزت شهرشان بازیچه این توطئهها شود.
حقیقت را نشر دهیم و اجازه ندهیم که ذهنها به اسارت درآیند!
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!