به گزارش شبکه اطّلاع‌رسانی«رهیاب»؛ شهید شیرعلی خیری دوم فروردین ۱۳۵۰، در روستای دوزناب از توابع شهرستان اندیمشک به دنیا آمد. پدرش داربلوط، کارگر بود و مادرش قشنگ نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم اسفند ۱۳۶۵، در جاده اهواز - خرمشهر هنگام شرکت در رزمایش بر اثر اصابت سهوی گلوله به شهادت رسید. مزار او در بهشت علی شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش ایمان علی نیز به شهادت رسیده است.

متن وصیت‌نامه شهید شیرعلی خیری:

و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.

آنان که در راه خدا کشته شدند می‌پندارید که مرده‌اند؛ بلکه زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌جویند. با سلام بر امام عاشق و عاشقان امام و با درود و سلام به خانواده‌های شهدا وصیت‌نامه خویش را آغاز می‌کنم.

به نام خالق جان‌ها،قلم‌ها و بیان‌ها

بنده در درجه اول برای رضای خدا به جبهه اعزام شدم و از ایزد منان خواهانم که مرا مورد بخشش قرار بدهد. سرکشیدم در دل دنیا و تنفس عمیقی کشیدم و بویی جز شهادت بر مشامم نمی‌رسد که مرا خوشحال کند. با دلی آگاه رو به جبهه اعزام شدم و دیدم هر چه جلوتر را نگاه کنم روشن‌تر می‌شود و هرگاه به تماشای عقب ایستادم جز گمراهی چیزی را نمی‌یابم پس دل از دنیا بریدم و با خود فکر کردم که باید این راه نورانی را بپیمایم تا به انتهای آن که خواست خداست برسم؛ یعنی با شهادت در نزد خدا رستگار شوم.

در راه خدا گام بردارید تا رستگار شوید

از پدر و مادر و همسر گرامی‌ام خواهانم که برای من ناراحتی به خود راه ندهید مگر ناراحتی آنها برای حسین و اهل‌بیتش (ع) باشد که راه راست را برای ما گذاشتند و رفتند. خوشحال باشید که خداوند این چنین شما را آزمایش می‌کند و خوشحال باشید که این عظمت را به من عطا کرده تا در راهش قدم بردارم تا رستگار شوم و در جبهه حق با دشمنان بجنگم تا از این دنیا رها شوم و به آرزویم برسم.

راه هدایت را انتخاب کنید

از برادران و خواهرانم خواهانم که اولاً مرا ببخشند و ثانیاً به ایشان سفارش می‌کنم که در انتخاب آزاد هستید و در زندگی با دو راه مواجه می‌شوید یکی راه هدایت و دیگری راه ظلمت. سعی کنید با کمک‌گرفتن از قرآن و راهنمایی امامان راه هدایت را دنبال کنید تا رستگار شوید.

ایثار و جهاد در راه خدا توشه آخرت شماست

وصیت من به فامیل‌ها و دوستان این است که زیاد دنبال زندگی در این دنیا نروند؛ زیرا ما روزی که از مادر به امر خدا متولد شدیم لخت و پاک و برهنه چشم به این جهان گشودیم و روزی که هم از این دنیا باید سفر کنیم جز یک کفن چیزی همراه خود نخواهیم برد پس با صبر و ایمان و فداکاری و ایثار و جهاد در راه خدا توشه آخرت خویش را ببندید و نگذارید با باری از گناه سفر کنیم.

جبهه یعنی به دانشگاه الهی

من به نوبه خودم به کلیه مردم مسلمان ایران مژده می‌دهم که پیروزی خیلی نزدیک است و از آن‌ها خواهانم که از امام و ولایت فقیه و روحانیت مبارز خود اطاعت کنند تا مورد پسند پروردگار قرار گیرند.
ای دوستان و پدر و مادر و خواهران و برادران و همسرم بدانید که من با عشق به خدا به جبهه یعنی به دانشگاه الهی اعزام شدم و دوست دارم که در راه خدا به شهادت برسم و به مردن در رختخواب پشت کنم. دوست دارم که با تنی خونین به دیدار حسینم بروم. برای من ناراحت نباشید چون این آرزوی من بوده است.

خدا با صابران است

پدر، مادر و همسرم شما را به صبر سفارش می‌کنم؛ بدانید که خداوند صابران را بسیار دوست دارد و اجر و مزد آنان نزد پروردگار بسیار عظیم است. وقتی من مردم مرا در تابوت سیاهی بگذارید. دست‌هایم را باز کنید تا بدانند چیزی به همراه نبرده‌ام. چشم‌هایم را باز بگذارید تا بدانند چشم‌به‌راه بودم. روی قبرم تکه یخی به شکل صلیب بگذارید تا با اولین اشعه خورشید آب شود و به‌جای مادرم بر سر مزارم اشک بریزید.

بهار را دوست دارم به‌خاطر طراوتش، زمستان را دوست دارم به‌خاطر بارانش، گل‌ها را دوست دارم به‌خاطر عطر خوش‌بوی‌شان اما ای مادر تو را بدون هیچ دلیلی دوست دارم و در آخر وصیتی با خانواده عزیزم دارم که اگر من به این فیض عظیم نائل شدم و از دوستان و آشنایان و خانواده و تمامی کسانی که مرا می‌شناسند یا این وصیت مرا گوش می‌دهند می‌خواهم که یک روز نماز قضای صحیح برایم بخوانند.

 والسلام

 خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار

انتهای خبر/