
در هیاهوی افتتاحیهها و کلنگزنیهای دولتیها؛
کلنگ بازنشستهها کی به زمین میخورد
شوش پایتخت مطالبهگری صنفی است؛ شهری که بازنشستگانش با دستهای خالی و دلهای پر از امید، تنهایی خویش را به تاریخ میسپارند، تا آیندگان بدانند سکوت نکردند.
به گزارش گروه اجتماعی شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ در شوش، شهری که قرنها مرزدار خاک و حافظ تاریخ این سرزمین بوده است، امروز پیران فرسوده اما استوار، در گرمای آفتاب ایستادهاند. اینجا پایتخت مطالبهگری صنفی است؛ جایی که صدای بازنشستگان، در کوچه و خیابانهای خاموش طنین میافکند.
آنان تنهایند، بیهیچ حامی و تکیهگاهی جز همدلی خودشان. پلاکاردهایی در دست دارند که فریادشان را ساده اما عمیق ترجمه میکند: «حقوق بازنشسته فقط واسه یک هفته» این جمله نه شعار، که روایت درد روزهای تلخ زندگیشان است؛ روزهایی که باید با سی سال کار و عرق ریختن، آرام و بیدغدغه سپری میشد، اما امروز در برابر ساختمانها و خیابانها میایستند و عدالت را طلب میکنند.
این تنهاییِ مطالبهگران بازنشسته شوش، تلنگری است به وجدانی که شاید در هیاهوی سیاست و قدرت به خواب رفته باشد. آنان شانههای خمیده دارند، اما روحشان خم نشده است. سکوت شهر، گواهی میدهد که چگونه گروهی اندک، در برابر بیعدالتی بزرگ ایستادهاند.
شوش امروز فقط یادگار تمدن ایلام و هخامنشی نیست، بلکه نماد ایستادگی کارگران و بازنشستگانی است که نمیخواهند فریادشان در غبار زمان گم شود. آنان نشان دادهاند که حتی اگر تنها باشند، صدایشان میتواند رعدی در آسمان مطالبهگری باشد؛ رعدی که دیر یا زود شنیده خواهد شد.
آری، شوش پایتخت مطالبهگری صنفی است؛ شهری که بازنشستگانش با دستهای خالی و دلهای پر از امید، تنهایی خویش را به تاریخ میسپارند، تا آیندگان بدانند سکوت نکردند.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!