دیدار با خانواده شهدا را فراموش نکنید

شهید علیرضا حویزی در وصیتنامه خود مینویسد: به خانوادههای شهدا سرکشی کنید که این شهیدان بر گردن ما حق دارند و ما هم باید راه آنها را دنبال کنیم تا به مورد رحمت خداوند قرار گیریم.
به گزارش شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ شهید علیرضا حویزی یکم اسفند ۱۳۴۱، در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. پدرش حسین، فروشنده بود و مادرش گوهر نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم اسفند ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهید شد. مزار وی در شهید آباد زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید علیرضا حویزی:
و قالوا فی سبیل ا… الذین یقاتلونکم و لا تعتدو ان … لا یحب المعتدین .
(سوره بقره آیه ۱۹۰)
و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید لیکن ستمکار نباشید که خدا ستمکاران را دوست ندارد. با درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و شهیدان از صدر اسلام تا حال و با سلام به امت شهیدپرور ایران. شهادت کمال انسان است و ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد. (امام خمینی)
جهاد در راه خدا تکلیفی الهی است
خدا را سپاس میگویم که مرا در این برهه از زمان آفریده و هدایتم کرد که در راه او جهاد کنم و لباس رزم پوشم و آن تکلیف و مسئولیتی که بر عهده ماست بتوانیم انشاءالله به نحو احسن انجام دهیم شاید که مورد قبول خداوند قرار گیرد و ما را به بندگی خودش قبول کند و قلم عفو بر گناهان ما بکشد و بر بدن ضعیف رحم کند؛ زیرا که در برابر آتش عذاب او ما تحمل نیست.
خداوندا ما را جز تو پناهی نیست و در هنگام غربت و تنهایی به که روی آریم و از کی کمک و یاری بخواهیم. خداوندا تو وعده دادهای که هر بندهای یاری دین را کند و بهخاطر من سختیها و مصائب را تحمل نماید و از من یاری بخواهد او را یاری خواهم کرد. خدایا ما در شب عملیات به امید تو به خط دشمن میزنیم خدایا تو پیروزمان بگردان و اما چند کلامی برای امت حزبالله و دوستان و رفقا، برادران.
دیدار با خانواده شهدا را فراموش نکنید
خدا را سرلوحه زندگی خویش قرار دهید و هر کاری را که میخواهید انجام دهید رضایت خدا را در نظر بگیرید. روابط را با هم دیگر مستحکم کنید. به خانوادههای شهدا سرکشی کنید که این شهیدان بر گردن ما حق دارند و ما هم باید راه آنها را دنبال کنیم تا به مورد رحمت خداوند قرار گیریم. جلسات قرآن کریم را گرم بگیرد و به نمازهای جمعه و دعای کمیل بروید و ما را در آنجا یاد کنید که هر چه داریم از آنهاست.
سنگرهای مدارس و دانشگاه را پر کنید
به جبهههای نور قدم بردارید؛ زیرا که در آنجاست که انسان نشانهها و رحمت خداوند را با چشم دل میبیند و پی به عزمت او میبرد و سنگرهای مدارس و دانشگاه را پر کنید و برای خدا و خدمت به مملکت و مردم خود درس بخوانید و به آن منحرفان و از خدا بیخبران اجازه ندهید که به دانشگاهها راه یابند و آخر در خدمت بیگانگان قرار گیرند. همیشه در صحنه باشید و گوشبهفرمان امام باشید و قدر او را بدانید اگر روحانیت نبود خدا میداند که این اجنبیان چه بر سر ما میآوردند و اسلام را برای همیشه نابود میکردند.
دنیا منزلگاه موقتی است
سخنی چند با خانواده عزیزم: خانوادهای که برایم زحمات فراوان کشیدند تا مرا به این سن و سال رساندند و میدانم که از دستدادن فرزندتان برای شما مشکل است ولی بدانید که من امانتی بودم در نزد شما و دنیا منزلگاه موقتی است و عاقبت همه به سوی او رجوع میکنیم که انا لله و انا الیه راجعون. پدر جان از تو میخواهم همچون گذشته با کمال شجاعت و شهامت در مقابل مصائب صبری حسینی داشته باشی و پیامت را به گوش مردم برسانی و بدان که مسئولیت تو سنگین است و مردم به دید دیگری به تو نگاه میکنند؛ زیرا که تو پدر شهیدی.
مادرم برای تو صبر و استقامت آرزو میکنم
و اما تو ای مادر مهربانم: ای که قلم در وصف تو یارای نوشتن ندارد، از تو میخواهم همچون مادرانی باشی که در جنگهای صدر اسلام وقتی سر فرزندش را برایش آوردند آنها را بهطرف آنها پرتاب کرد و گفت من چیــزی را کــه در راه خـدا دادهام پس نمیگیرم و بدان که تو اجری عظیم در نزد خدا داری و از خدا میخواهم که برای تو صبر و استقامت عطا کند.
خواهرانم حضرت زینب (س) را الگوی خود قرار دهید
و اما شما برادران میخواهم که در خط امام باشید و نمازهایتان را به موقع بخوانید و تو برادر کوچکم محمد به تو توصیه میکنم که جلسه قرآن و نماز جمعه و دیگر فعالیتهای خود را ادامه دهی و دنبالهرو راه شهیدان باشی و وصیت من به شما خواهرانم این است که همچون زینب کبری آن شیرزن میدان کربلا و آن مظهر عصمت و طهارت را الگوی خود قرار دهید و عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنید و در دامان پاکتان فرزندانی تربیت کنید که برای مملکت اسلامی مفید باشند و در خدمت اسلام بوده و در بهپاداشتن نماز سهلانگاری نکنند؛ زیرا که نماز سنبل و سلاح ما مسلمین است.
سلامم را به کلیه اقوام و آشنایان برسانید و از آنها درخواست حلالیت برایم بنمایید. خداوند انشاءالله همه ما را جزء بندگان خالص خود قرار دهد و او را به پهلوی شکسته زهرا (س) قول میدهم که قلم عفو بر تمام گناهان ما بکشد در پایان از تمامی شما التماس دعا دارم و من هم به نوبه خود دعاگوی شما هستم. ضمناً مقداری پول در بانک دارم که خمس آن را جدا کنید و بقیه را خیرات کنید و مرا در شهید آباد به خاک بسپارید.
چند بیت شعری است که تقدیم حضورتان میکنم:
ای دل بیا که تا به خدا التجا کنیم وین درد خویش را ز درد او دوا کنیم
امید بگسلیم ز بیگانگان تمام زین پس دیگر معامله با آشنا کنیم
سر در نهیم در ره هر چه بادا باد تن در دهیم هر چه رسد مرحبا کنیم
و السلام ـ حمید حویزی
جبهه شرق آبادان
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!