شهید «رحمان ابراهیمی»؛
دین خدا را یاری کنیم
شهید رحمان ابراهیمی در وصیتنامه خود مینویسد: قطعاً هر نفسی شربت مرگ را میچشد، چهبهتر این مرگ به خاطر خدا و برای یاری دین خدا باشد.
به گزارش شبکه اطّلاعرسانی «رهیاب»؛ شهید رحمان ابراهیمی سوم خرداد ۱۳۴۱، در شهرستان دزفول به دنیا آمد. پدرش حسین کارمند بود و مادرش گل نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کشاورزی میکرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم اسفند ۱۳۶۳، در هورالهویزه بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به شهادت رسید. پ کیر او مدتها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۷۳ پس از تفحص، در بهشت زهرای شهرستان اندیمشک به خاک سپرده شد.
متن وصیتنامه شهید رحمان ابراهیمی:
انالله اشترا من المومنین انفسهم و اموالهم بان الهم الجنه.
با سلام به ولیعصر عجلالله تعالی فرجه شریف و نایب برحقش خمینی عزیز اینک که من عازم جبهه حق علیه باطل هستم و بعد از پنج سال جنگ تحمیلی پا به عرصه پیکار با مشرکان و دشمنان قسمخورده اسلام نمودهام راضی به رضایت حقتعالی هستم و آنچه را خدا خواهد پذیرا هستم اگر شهادت نصیبم گردید پس چه سعادت بزرگی و اگر غیر این بود باز راضی به رضای پروردگارم.
برای یاری دین خدا بمیرید
سالها بود چهره کثیف طاغوت نور پرتوافکن و سعادتبخش اسلام را بر این کشور سیاه کرده بود. اکنون دیگر دین خدا حاکم است و دین خدا تاریخساز، مبازره و انسانهایی الهی میخواهد. باید رفت و به دنیا و دنیائیان فهماند عاشق خدا شدن هر انسانی را میطلبد. تنها انسانهایی را میطلبد که با نیت خالص و با قلبی سرشار از ایمان و عشق به امام خود وارد صحنه پیکار میشوند و قطعاً هر نفسی شربت مرگ را میچشد، چهبهتر این مرگ به خاطر خدا و برای یاری دین خدا باشد.
جبههها را خالی نگذارید
خانواده عزیز باید مرا ببخشید از اینکه موقع رفتن به جبهه شما را مطلع نکردم. شاید به فکر شما خطور کند حتماً بهخاطر مسائلی و یا به خاطر اینکه ناراحتی از شما داشتهام ولی بدانید تنها هدف و منظور من از اینکه به جبهه رفتم لبیک گفتن به پیام امام امت بود که فرمودند جبههها را خالی نگذارید. امیدوارم مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهید.
مادرم همچون حضرت زینب صبور باش
مادر جان اگر فرزندت شهید شد مثل حضرت زینب (س) صبر را پیشه کن و افسوس ازدستدادن فرزندت را نخور چرا که همه ما رفتنی هستیم و روزی باید از این دنیا برویم و هر چه زودتر بهتر از برادرانم علیرضا و عبدالرضا میخواهم از اینکه از آنها اجازه رفتن را نگرفتم مرا مورد عفو و بخشش خود قرار دهند از خداوند بزرگ صبر و بردباری همراه با ایمانی سرشار از عشق به اسلام و امام امت را برای شما خواهانم.
امام و روحانیت را تنها نگذارید
از فامیل و آشنایان و دوستان طلب بخشش دارم. از عموها و دائیهایم میخواهم مرا مورد بخشش قرار دهند.
در پایان با شما خداحافظی میکنم و شما را به خداوند بزرگ میسپارم. وصیت من به شما این است امام و روحانیون را تنها نگذارید و برای طول عمر امام دعا کنید.