حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن رهیاب نیوز | rahyabnews.com هستید؟
قهرمان همیشه زنده تاریخ
یادداشت؛

قهرمان همیشه زنده تاریخ

فعال رسانه‌ای در یادداشت خود نوشته بود: لحظه‌ای که دست سردار به خاک افتاد، گویی زمان از حرکت ایستاد و قلب‌ها به سوگ نشستند حالا در خاک آرام گرفته‌اند، اما یادشان همچنان مشعل راه ادامه‌دهندگان مسیر مقاومت است.

به گزار‌ش شبکه اطلاع‌رسانی «رهیاب»؛ حمزه نادری فعال رسانه‌ای در یادداشت خود نوشته بود: شهید سپهبد حاج‌ قاسم سلیمانی، نامی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی، در دل‌های ملت‌های آزاده جهان حک شده است. شخصیتی که نه‌تنها در میدان نبرد، بلکه در عرصه اخلاق، سیاست و انسانیت، الگوی بی‌بدیل زمانه خود بود.

دست‌هایی که ر‌وزگاری علم‌دار جبهه‌های مقاومت بودند، دست‌هایی که بارهاوبارها در سخت‌ترین شرایط، پرچم ایمان و ایستادگی را برافراشتند، روزی بر زمین افتادند. این دست‌ها نه‌تنها نماد شجاعت و قدرت بودند، بلکه تکیه‌گاهی برای مظلومان و نویدی برای آزادگان به شمار می‌رفتند.

 لحظه‌ای که دست سردار به خاک افتاد، گویی زمان از حرکت ایستاد و قلب‌ها به سوگ نشستند. این دست‌ها که هرگز در برابر ظلم و ستم خم نشدند، حالا در خاک آرام گرفته‌اند، اما یادشان همچنان مشعل راه ادامه‌دهندگان مسیر مقاومت است.

فریادی که از عمق جان به‌سوی کربلا برمی‌خیزد، نه فریاد ضعف و شکست، بلکه ندای ادامه یک راه است. کربلا مقصدی است که حاج‌قاسم تمام عمر به‌سوی آن گام برداشت و خون پاکش امتداد همان مسیر بود.

 فریادی که به‌سوی کربلا بلند می‌شود، عهدی دوباره با سردار است؛ عهدی برای ادامه راه حق و عدالت. اگرچه دست‌هایش به خاک افتاد، اما پرچمی که در دستان او بود هرگز بر زمین نخواهد ماند. راه حاج‌ قاسم ادامه دارد و فریادها همچنان به‌سوی کربلا جاری خواهد بود.

سردار حاج‌ قاسم سلیمانی نه‌تنها یک فرمانده نظامی برجسته بلکه نمادی از ایثار، وفاداری و تعهد به آرمان‌های والا بود. او شخصیتی بود که در قلب‌ها جای گرفت و خاطره‌اش در ذهن‌ها حک شد. سردار سلیمانی نه فقط به‌عنوان یک فرمانده بلکه به‌عنوان یک انسان والا، توانست پلی از اعتماد، اطمینان و امید میان خود و مردمی که به او دل‌بسته بودند، بسازد.

چشم‌های سردار سلیمانی آینه‌ای از ایمان، خلوص و عزم راسخ او بود. نگاهی که آرامش می‌بخشید و هم‌زمان اراده‌ای آهنین در پس آن نهفته بود. سوگند به باوری که در چشمان او موج می‌زد، گواهی است بر این حقیقت که او نه برای نام و نشان بلکه برای اعتقاد و باور قلبی خود قدم در میدان‌های نبرد گذاشت. همین ایمان راسخ بود که او را به فرمانده‌ای بی‌نظیر و رهبری محبوب در میان یارانش تبدیل کرد.

اما چرا رفتن او این چنین برای مردم باورناپذیر است؟ دلیل این ناباوری در پیوند عمیق عاطفی و روحی میان حاج‌ قاسم و ملت نهفته است. او تنها یک چهره نظامی نبود؛ او برای مردم ایران و حتی فراتر از مرزها، مظهر مقاومت و دفاع از ارزش‌های انسانی بود. سردار سلیمانی نماد مبارزه‌ای بود که فراتر از مرزها و منافع شخصی تعریف می‌شد و با خلوص نیت به دنبال امنیت و آرامش برای تمام ملت‌های مظلوم منطقه بود.

شخصیت او ترکیبی از شجاعت و مهربانی بود. در عین صلابت و قاطعیت در میدان نبرد، قلبی مهربان و دلسوز داشت که در برخورد با خانواده شهدا، کودکان و حتی افراد عادی جامعه متجلی می‌شد. همین ویژگی‌ها بود که او را به یک اسطوره زنده در زمان حیاتش تبدیل کرد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حاج‌ قاسم، اخلاص و تواضع مثال‌زدنی او بود. باوجود جایگاه والا به‌عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، او هیچ‌گاه خود را برتر از دیگران نمی‌دید. در هر دیدار، چه با فرماندهان عالی‌رتبه و چه با سربازان ساده، او ابتدا با لبخندی گرم و نگاهی سرشار از محبت به استقبال افراد می‌رفت. حاج‌ قاسم از آن دست فرماندهانی بود که در خط مقدم حضور داشت و در کنار رزمندگان خود غذا می‌خورد و زیر آتش دشمن، دوشادوش آن‌ها می‌جنگید.

حاج‌ قاسم هیچ‌گاه به دنبال منافع شخصی یا قدرت نبود. او زندگی خود را وقف مبارزه با ظلم و استکبار جهانی کرده بود. تعهد او به آرمان‌های انقلاب اسلامی و دفاع از مظلومان، هیچ مرز جغرافیایی نمی‌شناخت. از عراق و سوریه گرفته تا فلسطین و لبنان، نام حاج قاسم همواره با آزادگی و مقاومت گره‌خورده است.

راز موفقیت حاج قاسم در میدان‌های سخت، ارتباط عمیق او با خداوند بود. او اهل نماز شب، دعا و مناجات بود. بسیاری از هم‌رزمانش نقل کرده‌اند که حاج قاسم پیش از هر عملیاتی، ساعت‌ها به دعا و توسل می‌پرداخت و از خداوند طلب یاری می‌کرد.

شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانی‌های به‌یادماندنی خود، شعری را قرائت کرد که هنوز در ذهن و قلب مردم ایران و آزادی‌خواهان جهان طنین‌انداز است: 

رقص و جولان بر سر میدان کنند / رقص اندر خون خود مردان کنند

چون رهند از دست خود دستی زنند / چون جهند از نقص خود رقصی کنند

این ابیات که برگرفته از دیوان شمس مولانا جلال‌الدین محمد بلخی است، نمادی از ایثار، شهادت و عشق به حقیقت است. حاج قاسم با خواندن این شعر، روح حماسه و ایستادگی را در مخاطبانش زنده کرد و پیام عارفانه و عمیق مولانا را در میدان نبرد و مبارزه علیه ظلم و استکبار به تصویر کشید.

او یک مکتب بود. مکتبی که بر پایه ایمان، اخلاص، شجاعت و خدمت به خلق بنا شده بود. امروز پس از شهادتش، راه و مرام او همچنان در میان جوانان و آزادگان جهان زنده است و نام او همچنان به‌عنوان قهرمانی بی‌بدیل در تاریخ ثبت خواهد شد.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از