رهیاب گزارش میدهد؛
سرنوشت پر ابهام پتروشیمی آبادان
صنعت پتروشیمی همواره یکی از سودآورترین صنایع در حال رشد بوده اما در چنین شرایطی، پتروشیمی آبادان و برخی شرکتهای این صنعت سودآور؛ درگیر زیانهای سالیانه و انباشتهٔ خود هستند.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی «رهیاب»؛ مطالعات اولین پتروشیمی خاورمیانه در سال ۱۳۴۲ توسط مؤسسه نفت فرانسه از طریق سازمان برنامهوبودجه انجام شد و در سال ۱۳۴۶ عملیات ساختمانی این مجتمع پتروشیمی در آبادان به بهرهبرداری رسید.
البته قبل از آن هم کارخانههای مختلفی در حوزه صنایع شیمیایی فعالیت داشتند و پیشنیازهای پتروشیمی را فراهم کرده بودند. جالب است بدانید که «شرکت سهامی پتروشیمی» ایران هم در آن زمان در آبادان تأسیس شده بود، اما تا مدتها در زمینه تولید کود شیمیایی فعالیت میکرد و کارش ارتباطی با پتروشیمی نداشت!
مجتمع پتروشیمی آبادان پس از انقلاب ۵۷ هم به فعالیت خود ادامه داد؛ اما با بروز جنگ تحمیلی ۸ساله و واردآمدن خسارت ۸۰ درصدی ناشی از بمبارانهای عراق تأسیسات مجتمع پتروشیمی آبادان بهعنوان مادر پتروشیمیهای کشور و نخستین تولیدکننده پی.وی.سی در خاورمیانه آسیب دید و منجر به ازبینرفتن بخش زیادی از اطلاعات، اسناد و مشخصات تجهیزات شد.
در همان سالهای جنگ تحمیلی این مجتمع از مدار تولید خارج و با پایان جنگ و انجام عملیات بازسازی در ۵ فاز متوالی طی سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲، واحدهای مختلف آن بار دیگر با ظرفیت کامل در مدار تولید قرار گرفتند و در سال ۱۳۷۵ نیز در راستای سیاستهای دولت وقت، شرکت به بخش خصوصی واگذار شد و فعالیتهای مستمر آن ادامه داشت.
از آنجا که صنعت پتروشیمی، یکی از مهمترین صنایع ایران است در طی این سالها انتظار میرفت این مجتمع ۵۴ساله روزهای پیشرفت و توسعه را برای مردم شهرآبادان به ارمغان بیاورد؛ اما این «پیر پر هزینه» چند سالیست به زخم کاری رانت و نفوذ مدیران ناکارآمد دچار شده است.
زخم اعمالنفوذ مدیران دولتی، نمایندگان مجلس و... در استخدام نیروهای فرمایشی و سفارشی از هشت سال جنگ تحمیلی سختتر است این شرکت با وجود بیش از ۱۰۰۰ کارگر و ۵۰۰ متخصص به دلیل دخالتهای بیجا در انتصابات سبب حذف مدیران قوی و پاکدست و انتصاب مدیران ناکارآمد با عملکردی مبهم شده است.
بیش از ۹ ماه است که پتروشیمی آبادان شرایط مساعدی ندارد و مخازن مواد اولیه آن تقریباً خالی از مواد اولیه است، ۵ ماهی هم میشود که بسیاری از واحدهای آن خاموش و تولید تقریباً به صفر رسیده است، مطالبات کارگران و پیمانکاران پرداخت نشده، نارضایتی در بین کارگران موج گرفته و تیتر اخبار حاکی از بدهی ۳.۷هزار میلیاردتومانی و ۲.۳میلیارد تومان زیان انباشته این شرکت است و طبق شنیدهها بناست برای جبران بدهیها یکی از داراییهای شرکت که محلی بسیار مرغوب واقع در شهر ساوه است با مبلغ ناچیز به فروش برسانند.
صنعت پتروشیمی همواره یکی از سودآورترین صنایع در حال رشد بوده و به دلیل ماهیت فرآوردههای تولیدی، امکان تحریم این صنعت بسیار دشوارتر از نفت خام است. همین موضوع باعث شده یکسوم صادرات غیرنفتی کشور به این صنعت اختصاص یابد. در چنین شرایطی، پتروشیمی آبادان و برخی شرکتهای این صنعت سودآور؛ درگیر زیانهای سالیانه و انباشتهٔ خود هستند.
زیان انباشته مجتمع پتروشیمی آبادان در سالهای اخیر باعث بروز مشکلات متعددی برای ۱۵۰۰ کارگر و مهندس و بروز مشکلاتی از قبیل به تأخیر در پرداخت حقوق آنها، افزایش تعداد طلبکاران و تأخیر در روند تولید و کمیت آن شده است.
۹۰ درصد این بدهیها در طول مدیریت مدیرعامل سابق ایجاد شده، در این مدت باوجوداینکه مواد اولیهای تهیه نشد و هیچگونه طرح توسعه و تعمیراتی در شرکت فوق ایجاد نشده، این همه ضرر و زیان ایجاد شده است.
البته در این مدت تلاشهای متعددی از سوی یکی از نمایندگان فعلی مجلس صورت گرفته است؛ اما این تلاشها صرفاً برای بقای تیم خود در رأس پتروشیمی نه رفع مشکلات آن انجام گرفت.
برخی از مسئولین شهرستان به دلایل نامعلوم و شکبرانگیز صرفاً نه بهخاطر حل مشکلات بلکه برای حفظ مدیرعامل و تیم دستچین او و آن نماینده مجلس هرچه در توان داشتند دریغ نکردند.
اگرچه اکنون مدیرعامل سابق را جابهجا و شخص دیگری را برای اداره امور این پتروشیمی تقریباً ورشکسته منصوب کردند، تیم رانتی با حمایت نماینده فعلی مجلس تمام تلاش خود را برای عدم موفقیت مدیریت جدید انجام دادهاند و برای عدم رفع مشکلات پتروشیمی کمر همت بستهاند و از هیچ اقدامی فروگذار نیستند.
اما صحبتی خودمانی با مسئولین تاپیکو، شستا، وزارت کار، مراجع قضایی، سازمان بازرسی، رسانهها و... آیا نباید علت ایجاد این همه بدهی آن هم برای حدود یک سال و نیم را جویا شد؟
به نظر میرسد نهادهای نظارتی باید افرادی که در این وضعیت خودساخته پتروشیمی دست داشتهاند را به مردم معرفی کند، نگرانی و اضطراب جانکاه بیش از ۱۵۰۰ خانواده کارگران این پتروشیمی که علاوه بر تنگ شدن معیشتشان، باید شاهد ورشکستگی این پتروشیمی باشند، برعهده چه کسی است؟
آیا ارادهای برای اجرای عدالت در خصوص نحوه مدیریت و رسیدگی به سوءاستفادهها و تخلفات احتمالی مدیرعامل سابق و تیمش وجود دارد؟
یادمان باشد که افکار عمومی و چشمان نگران مردم آبادان و کارگران این پتروشیمی نظارهگر و ارزیاب عملکرد شما خواهد بود.
انتهای خبر/